لوگو پایگاه خبری شاعر www.shaer.ir

فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 28 آبان 1404

پایگاه خبری شاعر
Uploaded Image

موقعیت در نقشه ادبی : شاعران کهکلویه و بویر احمد

قالب تخصصی اشعار : شعر نو

قالب شعر: شعر نیمایی


سکینه
<<<<<<<>>>>>
امروز ظهر که رد می شدم از کلانتری
دیدم که مامور دست بند می‌زند
مردی تمیز وشیک پوش را
**
پرسیدم از نگهبان دم در
که چی شده؟
وچرا کسی مطلع نمی‌کند
من ایستاده فالگوش را؟
**
گفتا :مگر نمی شناسیش؟
او فلانی است
مسئول رتق و فتق امور خیریه
که دارد آن مغازه ئ
جواهر فروش را
**
گفتم: به جرم چه؟
آخر مگر فضا عوض شده
که دگر کسی بدهکار نمی کند گوش را ؟
وچرا به جان نمی خرند
حرفهای این بیچاره
پر جنب و جوش را
**
گفتا : خموش،
آهسته تر یواش
او زیر گرفته است
دخترکی را و زده به چاک
و حالا به جرم فرار میبرندش
تامعین کنند این قصور را
**
گفتم: اشتباه می‌کنید
او همیشه صف اول نماز جمعه است
هرگز ندیده ام
که بتازد او
آن اسب چموش را
**
گفت: میخواست بگریزد
وحاضر بود دهد
هزاران دلار سبز
تا بخرد
یکی سوراخ موش را
**
گفتم : کی ؟کی ؟کجا ؟ مضروب چی شده؟
**
گفت: اورژانس بستریست
نامش (سکینه )است
اگر می‌شناسیش
خبر بده به خانواده
تا بیایند و ببرند
آن بی گناه رفته شده زهوش را
**
یادم آمد
که صبح که آمدم
سرچهار راه شلوغ بود
و مثل همیشه ندیدم
دخترک ژنده پوش فال فروش را
**
با خود بگفتم :
بیچاره مادرش
آخر چگونه من برسانم
به آن پیر زن رنجور بینوا
این سروش را
**
لعنت کند خدای این مردمان گندم نمای جو فروش را


آثار دیگر شاعر :

بساط

عجب

خزان

طلا

تومن

شاعر

هودج

بنگ

آرزو

دوز

لالا

بیست

رها

انگشت

انار

تبخال

پرچم

مثلث

سرو

راز

کاش

تیر

وطن

کاسنی

زلزله

آچمز

کیش

الکن

دفتر

گلوله

قربان

دفک

آرنگ

برنو

کلاه

آئینه

معما

ردیف ب

مترسک

جهان

خرداد

دوقلو

چرتکه

طنز زن

خوشا

۴×۳

اشعار شاعران