زنان شاعر
در ادبیات جهان اگر چه زنان شاعر نسبت به مردان، به عدد، کم تر بوده اند اما این مسئله، نافی نقش سترگ آنان در شعر و ادبیات روزگار نیست. هیچ جریان و دوره ي ادبی را نمی توان سراغ گرفت که زنان در آن نقشی ماندگار ایفا نکرده باشند و صفحات و آثاري با شکوه به نام آنان رقم نخورده باشد. درایران هم، حتی در سنتی ترین دوره هاي تاریخی، زنان شاعر قلم را واننهاده و نقش هایی شگرف در گنبدخیال آفریده اند. البته بدیهی است که زنان شاعر با مردان شاعر به قدر جایگاه تاریخی و اجتماعی خودمتفاوت بوده اند، هر چند این تفاوت ماهیتی ارزشی نداشته باشد.
روحیه ي زنانه میتواند براي هر شعري مؤلفه ساز و بسترساز تلقی شود و از قضا همان ظلمتاریخی،خو د انگیزهاي است که زن بخواهد «گونه اي دیگر» شعر بسراید و عرصهي آن را به
عرصهي نبردي عینی و مادي سوق دهد، چه از حیث معنایی و چه از حیث ریختاري شعر. البته اینبدان معنا نیست که در شعر تمام زنان این استراتژي مشهود و قابل لمس باشد، بلکه معدودند شاعره هایی که با درك موقعیت ویژهي خود توانسته باشند خود و موقعیت شان را در دل جامعه بهدرستی ارزیابی کنند و ماوقع این شناسایی و معرفت را به اندام شعر خود تسري دهند. به نظر می آید که تا پیش از مشروطه، شرایط تاریخی هرگز اجازه نمی داده است که زن به عنوان یک انسانصاحب اختیار و ذي شعور و در ضمن داراي احساسات فردي و نوعی، از خود و حالات شخصیاش سخن بگوید.
چنین به نظر می آید که وقتی پاي احساس و بیان آن در میان باشد، زن به دلیل ویژگیهايخاص عاطفی و روانی، حرف بیشتري براي گفتن داشته باشد اما مسئله این است که گاه شعر زمانه در چنبرهها و نُه توهاي تاریخی و سنتی یک جامعه آن قدر پیچ و تاب میگیرد که یا از روح زنانهتهی میشود و یا شکل طبیعی خود را از دست میدهد. زن، مادر است و مادر زایندهي زندگیچنین جایگاهی به راستی براي این که کسی شعر بگوید و شعري ماندگار، جایگاه مناسبی است. از شاعران مطرح مدرنیته در قبل از انقلاب می توان به شاعران زیر اشاره کرد:مهرتاج رخشان، بدري تندري(فانی)،فخري ارغون، مستوره کردستانی، طاهره قرة العین،نیمتاج سلماسی، شمس کسمایی، عالمتاج قائم مقامی(ژاله)، پروین اعتصامی و.
بهزاد خواجات در مقاله شعر مونث که در فصلنامه علمی پژوهشی زن و فرهنگ به چاپ رسیده می نویسد:
شعر زن در دهه ي 50 تا کنون
در مقطع سال 1350 تا 1357، همگام با خیزش انقلابی مردم، شاعران زن هم به این خیل عظیم پیوسته و شعرشان با این نهضت عمومی هماهنگ می شود.شعر، سلاحی می شود در دست انقلابیون و این نام ها به جمع شاعران شعر امروز اضافه میشوند : مینا اسدي، فرشته جهانبانی، شهین حنانه، مهین خدیوي، کبري سعیدي (شهرزاد)، بتول عزیزپور، پوران فرخزاد، ژیلا و مهوش مساعد، ویدا کریمی، میمنت میرصادقی، فیروزه میرزایی، فروغ میلانی، پرتو نوري علاء و صفورا نیري. از این میان مینا اسدي، بتول عزیزپور و ژیلا مساعد حضور پررنگتري نشان می دهند:
” مردي که میگریست، نمیدانست
در مرگ یک کبوتر بیآزار
خورشید، جامۀ سیاه نمیپوشد”
(اسدي، 1350: 43)
” از آشفتگی میآیم / که بیرقم رنگین است / باد را دیدي / با زبان بریده؟
دو زنگوله / به پلکهایم میآویزم / تا شب در مردمکهاي من
خواب لیلی نبیند / و خون / در شکاف استخوانهایم / رها از ریختن گردد
همیشه باران گیسوي مرا خیس نمیکند / و دستی که/ چشمهاي مرا ببندد /همیشه پیر است…
نمیتوان از شعر مؤنث گفت و از فروغ فرخزاد به سادگی گذشت. بدون شک فروغ عصارهي زنان ایرانی درعرصهي شعر نوست که شعرش هم به احساسات زنانه توجه دارد و هم به فضاهاي مدرن و روشنفکرانه و همین تلفیق است که او را در میان شاعران معاصر منحصر به فرد نشان میدهد. البته خصلتهاي احساسی شعر فروغ در سه کتاب اولش یعنی “اسیر”، “عصیان” و “دیوار”بسیار سطحی و ابتدایی است، گویی که او مشکل زن ایرانی و نابرابري او با مردان را تنها در موازنههاي جنس ردیابی میکند و سطح زندگی اجازه نمیدهد که با نگاهی مجهزتر و بناچار عمیقتر به این معضل توجه نشان دهد. در حقیقت او درد را تشخیص داده اما در تشریح آن زاویهي بدي را انتخاب میکند، البته نه اینکه بدین زاویه نباید پرداخت، خیر، اما انگشتگذاري فروغ بر نقطه اي است که در جامعهي سنتی ما بسیار حساس و شائبه برانگیز است و علاوه بر این عصیان او نه فقط در برابر جامعه که گویی در برابر تمام روزگار است
از شاعران شاخص شعر زن معاصر می توان به سیمین بهبهانی ، پروین دولت آبادی ، طاهره صفار زاده اشاره کرد
از سال 1357 تا امروز نیز زنان شاعر با درك موقعیتهاي جدید و به نسبت هوش و پیگیري جریانهاي تازه به تازه ي شعر امروز پیوسته حضور جدي خود را حفظ کرده و ادامه دادهاند. زنان شاعر این مقطع زمانی عبارتند از: ندا ابکاري، بنفشه و خاطره حجازي، زهره خالقی، گیتی خوشدل، فرشته ساري، ناهید کبیري،مرسده لسانی، نسرین جافري، پروین جزایري، فهیمه غنینژاد، عشرت قهرمان، صدیقه وسقمی، فریبا مقدم، پروانه میلانی، فاطمه راکعی، سپیده سامانی، مهرنوش قربانعلی، سپیده کاشانی، نازنین نظام شهیدي، پگاه احمدي، رزا جمالی، آذر کیانی، شیوا ارسطویی،عفت کیمیایی،پوران کاوه،ري را عباسی،فیروزه میزانی،صفورا نیري،آزیتا قهرمان،شهین و تمامی شاعرانی که آثار آنها را به شرح ذیل می آوریم