دیوار به دیوار
دلتنگ تو هستم که دلم کرده هوایت
شک نیست، مرا میکشد این درد نهایت
تا چند لب پنجره ها کز کنم از غم
با پنجره ها از تو کنم حرف و حکایت
هی باخود وبا این دل تنگم بزنم حرف
خالی شود از غصه به دل یکسره جایت
ای کاش که این زنجره خاموش بماند
فریاد سکوتم برسد تا به صدایت
با خنده بریدی دل و با گریه دویدم
گفتی به من خسته همین است سزایت
دیوار به دیوار فقط کوچه ی بن بست
از دست من مست ببین کرده جدایت
امشب به تو از درد ِ دل غمزده گفتم
لب با تو ولی باز نکردم به شکایت
تا زنده ام امروز بیا باش ، که فردا
ی مشت فقط خاطره مانده است برایت
#نسرین_حسینی
30/5/400
14


