ای نظامی تا توانی ز نا کامی گریزان باش
گر جویای نامی ز بد نامی هراسانی
با هم وطن چون کبوتر بال گستر
حامی مظلومی و ضعیفانی
با اسیران کن مدارا
با خطاکار علی وار باش
در سخاوت چون حاتم
در دلیری چون قاسم
در مصافت مالک وار
با هم نوعت مهربانی
با هوایت در ستیز و با غرورت گلاویز
با اهرمن چون موج خروشانی
با هم میهن چون رود روان
از ثنایت بر حذر
از تملق در امان باش
چون درختی بار دار با متانت
با تفخر اما،دست به گریبانی
با فتاده چون آب صاف
با باج گیران ،زور گیران
چون رعد غران
جوشش خشمت بخشکان
نرم و نازک بیان باش
باز دار نفست از خیال آرزوها
چون نداری
آرمانت رود بر بال بادها


