۳۱۰
صدای پای محرم که در فضا پیچید
ز گوشه گوشه ی هفت آسمان صدا پیچید
بیا که قصه بگویم ز جنگ و عاشورا
از آن دمی که ز بانگ جرس ندا پیچید
قدم نهاد چو مولا حسین به دشت بلا
و بانگ هیمنه در خاک کربلا پیچید
بگویمت ز رذالت ، ز ظلم لشکر کفر
ز تیغ خنجر ظالم ، به صحنه تا پیچید
به هر گلی زدو پرپر شد و به خاک افتاد
نوای (حاربک الله) تا کجا پیچید؟
دمی که تشنگی آوار شد بر اهل حرم
چکامه ی( اناالعطشان ) تا خدا پیچید
به روی دست پدر بال و پرزنان، اصغر
به سان خون گلویی که در هوا پیچید
کنار نهر چو عطشان روانه شد عباس
جنایتی شد و در علقمه جفا پیچید
چه گویمت ز غریبی شام عاشورا؟
غبار شعله و آتش ز خیمه ها پیچید
صدای گریه و ماتم، صدای غصه و غم
ز صبح شام غریبان بگو چرا پیچید ؟
و قطره قطره ی خون گُلانِ عاشورا
غبار اشک زمین بود و تا سما پیچید
#نویده_نامجوفر
#محرم