صبحی شگرف
بس بلند آورده شعر صبح را نامی شگرف
می دمد این بار از آیینه ایهامی شگرف
جلوه زار کهکشان را، آفتابی می دمد
تا زند پیوند شب ها را به ایامی شگرف
آمده با کاروان صبحدم، خورشیدوار
راه ها را طی کند تا باز، با گامی شگرف
پیک واری را نخفته، تا دمد صبحی سِتُرگ
لحظه واری سر نبرده، جز به الهامی شگرف
آمده تا در غریو حق ستایان، بشکفد
روح صفین و جمل، فریاد صمصامی شگرف
در شهود لحظه ها انگار می کارد یقین
تا بگیرد کربلا مصداق پیغامی شگرف
آسمان را می کند تعبیر با گل زخم هاش
در شفق زاری که خورشید است و ابهامی شگرف
دیدنی تر از شهادت، می سراید عشق را
تا بیابد زندگی این بار فرجامی شگرف
درغزل های “سعا”همواره شور نام اوست
تاب داده واژگان را عطر پدرامی شگرف
***
… بعد از این روح سپیده، باز جاری می شود
در حریم انتظار قامتِ نامی شگرف
مکتب شعرامامیه
مکتب شعردینی درایران
سیدعلی اصغرموسوی
قم – 1380
* غزل تخصصی درقالب مفهوم شناسی مکتب شعر دینی درایران و دکترین مکتب شعر امامیه