قالب شعر: ترکیب بند
شایسته
بیت الغزل، با نامِ او بیت الغزل شد
میزانِ حُبَّش به علی ضرب المثل شد
گریه برایِ فاطمه خیرالعمل شد
با لطفِ او تلخی به شیرینی بدل شد
با یک نگاهِ او عوالم شد مهیّا
عالم کجا و شأنِ لاهوتیِ زهرا؟
توصیفِ او از حدِّ این دنیا فراتر
درکِ بشر، ادراکِ او؟ الله اکبر
نشناسد او را هیچکس تا روزِ محشر
غیر از خدا غیر از علی غیر از پیمبر
در مبحثِ لطف و کرم مانندِ او کیست؟
قطعا کسی هم رتبه با امُّ الحسن نیست
معنایِ ایثار و حیا با او عجین است
علم الیقین عین الیقین حق الیقین است
او دخترِ یکتایِ ختمُ المرسلین است
همتایِ مولانا امیرالمومنین است
مردم اگرچه بی علی، او با علی بود
آخر فقط شایستهیِ زهرا، علی بود
جز او نبوده مرتضی را محرمِ راز
اصلا طریقِ عشق هم با او شد آغاز
او در مسیرِ عاشقی کردهست اعجاز
هرچند که تنهایِ تنها شد ولی باز-
-هر دم حدیثِ معرفت میخواند زهرا
با هرچه سختی پایِ مولا ماند زهرا
بر غربتش چشمانِ باران گریه میکرد
جبریل هم سر درگریبان گریه میکرد
جان بر لبانش بود و جانان گریه می کرد
کوثر در آتش بود و قرآن گریه میکرد
پشتِ دری آتش گرفته او نشسته
پایِ امامش ماند با دستی شکسته
عَجِّل وفاتی را سراسر نیمهشبها
میخواند مابینِ دعا در نیمهشبها
اشکِ روانی داشت کوثر نیمهشبها
خیلی وصیّت کرد مادر نیمهشبها
او از لبی زخمی و عطشان روضه میخواند
از پیکری خونین و عریان روضه میخواند
#علی_گلچین_پور
سهشنبه ۲۹ مهرماه ۱۴۰۴


