فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 16 اردیبهشت 1403

روزنه ای به رنگ

در شب تردید من، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا ؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا، خاک فراموشی کجا دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز م…

در شب تردید من، برگ نگاه!
می روی با موج خاموشی کجا ؟
ریشه ام از هوشیاری خورده آب :
من کجا، خاک فراموشی کجا
دور بود از سبزه زار رنگ ها
زورق بستر فراز موج خواب
پرتویی ایینه را لبریز کرد
طرح من آلوده شد با آفتاب
اندوهی خم شد فراز شط نور
چشم من در آب می بیند مرا
سایه ترسی به رهلغزید و رفت
جویباری خواب می بیند مرا
در نسیم لغزشی رفتم به راه
راه نقش پای من از یاد برد
سرگذشت من به لبها ره نیافت
ریگ باد آواره ای را باد برد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج