شب ، چون زنی که پنجره ها را یکان یکان می بندد و چراغ اتاقش را خاموش می کند یک یک ستاره ها را خاموش کردو خفت سرخی در آسمان سپید سحرگهان گل های ارغوان ر…
شب ، چون زنی که پنجره ها را یکان یکان می بندد و چراغ اتاقش را خاموش می کند یک یک ستاره ها را خاموش کردو خفت سرخی در آسمان سپید سحرگهان گل های ارغوان را بر آبشار شیر تصویر کرد بادی ، کتاب سبز درختان را تفسیر کرد آنگاه ، در حریر چمن ، آتشی شکفت آتش نبود بر آب سبز دریا ، قایق بود خورشید واژگون حقایق بود یا انفجار عقده ی تاریکی در آفتاب سرخ شقایق بود
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج