با درود
شاعر در شعرهایش…
خواننده در نواهایش…
و نادان در همان جملات نخستینش…
نمایان میشود و خود را معرفی میکنند!
دو صد گفته چون نیمکردار نیست…
اما «غزل» حساب جدا دارد. اوج سبک شعر، درنظرم، غزل است.
و در نظرم است، که آیا کسی «پدر غزل معاصر» و «حافظ دوران» را میشناسد؟
سرآمد غزلسرایان معاصر را که غزلیاتش همسنگ غزلیات حافظ، به تناسب زمان، است را….
او کسی نیست جز زندهیاد استاد «حسین منزوی
————————-
و امـّا چهگونه بودنِ هرکس را از زبان دیگران، خاصـّه، دشمنانش باید شنید. «من» در شناخت «من» قطعاً در اشتباه خواهم بود. با این ۵ من موجود! (از دیدگاهی فلسفی ۵ نوع «من» را در شناخت فرد از خود می توان تعریف کرد.)
«من» آرام، درونگرا، سعی در داشتن شور و شعور و اخلاق، کمی سرسخت، گاهی کم حوصله…
«همین»
٫٫ من به دنیا آمدم تا عاشقت باشم… «همین»
آنچنان عشقی که مانندش نباشد بر زمین
مـن به دنیــا آمــدم «تنهــا» تماشایت کــنم!
بختکی_برگشته با من گفت: «تنهایی! ببین!» ٫٫