فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 14 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٧: دست در دامن آن زلف معنبر زده ام

دســت در دامــن آن زلــف مــعــنــبــر زده امبــاز بــر آتــش خـود دامـن مـحـشـر زده امشــمــع بــیـدار دلــان روشــنـی از مــن داردآب حــیــوان بــه …

دســت در دامــن آن زلــف مــعــنــبــر زده امبــاز بــر آتــش خـود دامـن مـحـشـر زده ام
شــمــع بــیـدار دلــان روشــنـی از مــن داردآب حــیــوان بــه رخ خــضــر مــکــرر زده ام
بـرق عـشـقـم کـه بـه بــال و پـر پـرواز بـلـنـدقدسـیان را سـر مقراض بـه شـهپـر زده ام
بـستـه ام از سخن عشق بـه خاموشی لبمـهـر از مـوم بــه مـنـقــار ســمـنـدر زده ام
نیسـت یک سـرو کـه پـهلـو بـه نـهال تـو زنـدبــارهـا در چــمـن خــلــد ســراســر زده ام
ســر خـــط راســـت روی جـــاده از مــن داردصفحـه دشت جـنون را همه مسطر زده ام
صفحه خرقه ام از بخیه هستی ساده استهـمـچـو سـوزن ز گـریبـان فـنـا سـر زده ام
گــر چــه زاهـد نـیـم، آداب وضــو مــی دانــمشسته ام دست ز سجاده و ساغر زده ام
چـون صـدف کـاسـه در یوزه بـه نیسـان نبـرمبــه گـره آب رخ خـویـش چــو گـوهـر زده ام
مـن و انـدیـشــه آزادی از آن حــلـقــه زلــف؟رزق پـــرواز شــود بـــالــم اگــر پــر زده ام!
صائب آن بـلبـل مستـم که ز شیرین سخنینـمـک سـوده بــه داغ دل مـحــشـر زده ام

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج