هـرگـز دلـم ز کـوی تــو جـائی دگـر نـرفـتیـکــدم خــیـال روی تــوام از نـظــر نـرفــتجـان رفت و اشـتـیاق تـو از جـان بـدر نشدسـر رفـت و آرزوی تــو از …
هـرگـز دلـم ز کـوی تــو جـائی دگـر نـرفـت | یـکــدم خــیـال روی تــوام از نـظــر نـرفــت |
جـان رفت و اشـتـیاق تـو از جـان بـدر نشد | سـر رفـت و آرزوی تــو از سـر بــدر نـرفـت |
هرکو قتیل عشق نشد چون به خاک رفت | هم بـیخـبـر بـیامـد و هم بـی خـبـر بـرفـت |
در کوی عشق بـی سر و پائی نشان نداد | کو خـسـتـه دل نیامد و خـونین جـگر نرفت |
عـمرم بـرفـت در طـلب عـشـق و عـاقـبـت | کـامی نیافـت خـاطـر و کاری بـسـر نرفـت |
شـوری فـتـاد از تـو در آفـاق و کـس نمـانـد | کو چون عبید در سر این شور و شر نرفت |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج