قالب شعر: فارسی
سبز وخرم شده دشت و دمن از باد بهار
فصل روییدن گل گشته و گل گشتن خار
آسمان پاک و زلال
آفتابش خوش خُلق
نم نم از گریه ی ابرنرم گردیده دل سخت زمین
چرخ موزون و روان می چرخد
دور شادی وشراب است و غزل خوانی و عشق
ناز شست زندگی
محفل سبز بهارفرصت گردهمایی شمیم است وصبا
چه معطر شده تن پوش زمین
عطر وحشی حیات
همه جا پیچیدست
باز کن پنجره را
وقت دلتنگی نیست
هر نفس یک نفس از فرصت ما می کاهد
لحظه ها سخت مقید به عبورند وشتاب
ومجال من وتوشاید اندازه ی یک جرعه لبخند ومحبت باشد
نازنین باده بیار
نازنین ، ای گل گلگون رخ ناز
لب گلگون تو و کاسه ی چشم من مست
گل و گلدان لب پنجره ای خواهد شد
این گُل سرخ شکوفا شده را می بینی
از گِل مثل تویی روییدست
چشم برهم بزنی کاسه ی سخت سرمان
شده پیمانه ی بزم دگران
دم غنیمت بشمار.
اسد زارعی