فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

داستان کوتاه «قربانی»

داستان کوتاه «قربانی»

داستانهای جالب,داستان کوتاه قربانی

داستان کوتاه «قربانی»

یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه ، کشاورز دامپزشک میاره .

دامپزشک میگه:

” اگه تا 3 روز گاو نتونه رو پاش وایسته گاو رو بکشید “

گوسفند اینو میشنوه و میره پیش گاو میگه:

“بلند شو بلند شو”

گاو هیچ حرکتی نمیکنه…

روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو میگه:

” بلند شو بلند شو رو پات بایست”

بازگاو هر کاری میکنه نمیتونه وایسته رو پاش

روز سوم دوباره گوسفند میره میگه:

“سعی کن پاشی وگرنه امروز تموم بشه و نتونی رو پات وایسی دامپزشک گفته باید کشته شی “

گاو با هزار زور پا میشه..

صبح روزبعد کشاورز میره در طویله و میبینه گاو رو پاش وایساده از خوشحالی بر میگرده میگه:
” گاو رو پاش وایساده ! جشن میگیریم …گوسفند رو قربوني كنيد… “

نتیجه اخلاقی:
خودتونو نخود هر آشی نکنید !

par30story.blogfa.com

گروه داستان پایگاه خبری شاعر


منبع : beytoote.com