قالب شعر: شعر نیمایی
صدای زندگی را میشنوی
می آید
از کنار خانهای
که در آن مهربانیست
و در آن شور و صفاست
و صداقت جاریست
« و خدایی که در این نزدیکی است»
میکند ما را نگاه
تا بگوییم او را
زندگیمان جاریست
از دست پدر
و صدای مادر
میشنوی زیستن را
که سرودند آن دو
بیگمان این جانان
زندگی میگذرد
چون صدای برقی
زندگی آمده است
تو کجا میگردی
پهن کن فرشی را
تا قدومش را سبز کنیم
زندگی درگذر است
تو چرا بیخبری؟
میرود با شادی
تو چرا غمگینی؟