“آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پائیز شد”*
صدهزاران برگگل درشاخه حلقآویز شدمن نمیدانم به یکباره بهاران را چه شد
از جفای روزگاران خون دل لبریز شدآمدی،بنشین و بنگر فصلِغارت پیشهرا
تا ببینی چون هجوم لشکر چنگیز شد؟گلچه می داندکه در اندیشهی پائیزچیست
باغبان هم خامِ لبخند فریب انگیز شدآمدی اما خبر ازشعلهی خورشید نیست
ماهِ تنها هم اسیر زمهریر تیز شدبعد عمری آشنایی آمدی ، حالا چرا؟
اینغزل هم مثل شعر شاعر تبریز شدنقش کوهِ بیستون را بینوا فرهاد کند
دلاَسیرشماند و شیرینقسمت پرویز شد.#محمد_حسین_نظری