-
زجر دارد شورشی باشی میان رامها
فاش سازی حیله ها ،ونقشه ها و دامها
در کجا؟ جایی که خناق مقدس می وزد
بر سکوت حنجره ،از لام ها تا کام ها
در میان شعله می سوزی وحتی یک نفر
سوختنها را نمی بیند میان خام ها
می رود تااسمان این خون ناحق با غبار
زیر پای بی تفاوت ها ،قدم ها، گام ها
جان ما را نوش جان کردند زنها مردها
در میان کاسه ها و استکانها،جام ها
رد پایی نیست از ما غیر روی سنگ قبر
گشته اشغالی تمام تیترها، اعلام ها
مثل سیرکی هر سحر دارد تماشا می شود
چهار فصل سال این کشتار و این اعدام ها
مانده ای غرق تفکر دست وپا در خون زنان
هیچ ربطی نیست بین گرگها و نامها
ایه ایه تکه پاره گفت و انها کف زدند
تا حلال و پاک باشد، نذرها ، اطعام ها.


