حافظ:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
حمید اسم خانی/ تکدرخت:
٫٫ نشین بر دیدهگـانِ دل، ببیـن اوّل تو معنـا را
چهرا، که؛ بر که میبخشد؛ چه میبخشد، کجاها را؟َ! ٫
٫ اگـر «امّـا».. «اگر».. دارد، که منظوری دگـر دارد
کجا عاشق چنین گوید؟ نخست حل کن معمـّا را! ٫
٫ دیار و کار و خالِ یار.. چه توفیری.. ز جان وقتی..؟!ـ
نمیبخشم؛ که بخشیدم! ندیده، مـُلک و معنا را ٫٫
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••