•یاد آن روز که بر پهلوی یارم بودم
چشم دریا دیدم و موی خرمای رطب
•یاد آن روز که پیوسته کنارش بودم
دست گیرا دیدم و روی زیبای قمر
•یاد آن روز که من طبیبش بودم
سر تب دار دیدم و خم بر کمر
•یاد آن روز که چشم به راهش بودم
بوسه خوش دیدم و اشک و سحر
• یاد آن روز که اما اضافش بودم
لحن سرد دیدم و دوری و چشم بی گهر
• یاد آن روز که حالا گناهش بودم
کاغذ تر دیدم و شمع و درخت بی ثمر
• چه توان شد دگر نمک بر زخم شدم
یاد آن روز که بر پهلوی یارم بودم