نام نویسنده : کرامتیزدانی(اشک)
نام مترجم :
ناشر : نویسندگان پارس | سال چاپ : 1,404 | قیمت : 280
موضوع کتاب : معرفی کتاب شعر
در آغاز جهان، پیش از آنکه انسان بر خشکی گام بگذارد، تنها صدای فروریختن باران بر دریا و پرواز نرم پرندگان بود. هیچ آتشی برای سوختن جنگل، هیچ لولهای برای شلیک نبود. دست آدمی نخست به دانه گندم رسید و از آن نان ساخت؛ و بعد، به چشمه رسید و از آن آب نوشید؛ و سپس، به شاخه گیاه رسید و از آن بستر خواب کودکش را بافت. اما روزی دست دیگری بر همان شاخه، تیغی بست و بر همان آتش، آهنی گداخت تا تفنگی بسازد. آن روز، جهان مسیرش را گم کرد. هر گلوله که از لولهای به هوا پرید، واژهای از دهان شاعری افتاد، بذر لطافتی زیر پای خاکستر ماند و نخ خندهی کودکی پاره شد. سالهای بسیاری گذشت و این زخمی کهنه رفتهرفته در حافظه خاک جا خوش کرد. این هایکوها را سرودم تا دوباره به یاد بیاوریم که بهار چگونه میتواند بیآلودگی باروت و سرب، در شریان زمین جاری شود؛ تا دستهای سربازان به جای پیچیدن بر ماشه، در مشت بذر جوانهها گره بخورد؛ تا سنگرها فرو بریزند و جای آنها، گهوارهها روی سبزهها تاب بخورند. هایکوهایی که در این کتاب نشستهاند، هرکدام تکهای از لحظهاند؛ لحظهای که در آن جهان، بیهیاهوی مرگ، نفس میکشد.


















