دوباره آمد و دل را غمین کرد
محرم جانِ ما را آتشین کرد
صدایِ نوحه پیچید از سرِ کوی
غبارِ غم به چشمِ اهلِ دین کرد
ز دشتِ کربلا آمد نسیمی
که قلبِ عاشقِ ما را حزین کرد
نگاهِ خیمه ها خون گریه میکرد
دلِ گهواره را خونین ترین کرد
چه محرابی ست رویِ خاکِ بی سَر
که خاکِ گرم را محرابِ دین کرد
دوباره عشق قامت بست در خون
و بر نیزه سرودی دلنشین کرد
سلام اِی اشک ، ای دل ، ای شبِ آه
که سوزت را محرم بهترین کرد