مرا امشب به شعرم شوق و ذوقی بیاماناست
که در دشت غزل پای غزالی در میان است
نمی دانم چرا امشب قلم شیرین و خط شیرین
به افسون کدامین واژه شعرم مهربان است؟
خراب از ارغوان رنگی که جوهر بوی می دارد
مرا بالِ تخیّل از زمین تا آسمان است
شکفته طبع خاموشم مرا امشب، ولی افسوس
همیشه آخر این غصه را دامی نهان است
اگرچه دل هوای شور و شیدایی به سر دارد
مرا بیم آنکه شاید ماجرا وهم و گمان است
بیامد بر سرم از آنچه میترسیدم و دل گفت
بخواب ای چشم خسته،باده امشب شوکران است.
#محمد_حسین_نظری