بسمالله الرّحمن الرّحیم
نسیمِ مهر وزید و دل آسمانی شد
دوباره موسمِ درس و سرود خوانی شد
شکست سلطه یِ گرمایِ سختِ تابستان
هوایِ سردِ خزان ، گرمِ جان فشانی شد
زِ چتر بازی برگ هایِ زرد و نارنجی
زمینِ سبزِ خدا غرق شادمانی شد
دوباره جوجه شمردن برای انسان ها
نمادِ سنجشِ تدبیر و کاردانی شد
به دشت دستِ نوازش کشید باران باز
به باغ گفت که ایّامِ مهربانی شد
درختِ بیدِ کهن سال و خواب آلود
غریقِ خاطره هایِ خوشِ جوانی شد
قیامِ فصل بهار و سجودِ آذر ماه
پیام روشنِ تجدیدِ زندگانی شد