پـاک دینـی گـفـت آن نـیکـوتـرسـتمبـتـدی را کـو بـه تـاریکی درسـتتـا بـه کـلی گم شـود در بـحـر جـودپـس نماند هیچ رشـدش در وجـودزانـک چـیـزی گـر بــرو ظ…
پـاک دینـی گـفـت آن نـیکـوتـرسـت | مبـتـدی را کـو بـه تـاریکی درسـت |
تـا بـه کـلی گم شـود در بـحـر جـود | پـس نماند هیچ رشـدش در وجـود |
زانـک چـیـزی گـر بــرو ظـاهـر شـود | غــره گـردد وان زمـان کـافـر شــود |
آنچ در تست از حسد و از خشم تو | چـشم مردان بـیند اونه چـشم تـو |
هـسـت در تـو گـلـخـنـی پــر اژدهـا | تـو ز غـفـلـت کـرده ایشـان را رهـا |
روز و شـب در پـرورش شـان مـانده | فتـنه خـفت و خـورش شـان مانده |
اصل تـو از خـاک وز خـون شد تـمام | وی عجب هر دو ز بی قدری حرام |
خـون کـه او نـزدیـک تـر آمـد بــه تـو | هم نجـس هم مختـصر آمد بـه تـو |
هرچ در بـعـد دلسـت از قـرب حـس | هم حرام افتد بـلا شک هم نجس |
گــر پــلـیـدیـی درون مـی بــیـنـیـی | این چـنـین فـارغ کـجـا بـنـشـینیی |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج