از چه داری زندگی را سخت میگیری به من
من نگفتم بر خلاف میل تو هرگز سخن
هرچه دارم را به پایت ریختم ای نازنین
بر نمیگردد دگر حرفی که افتاد از دهن
گفته بودم بی تو حتی لحظه ای این زندگی
ارزش بودن ندارد پس مُحیّا کن کفن
بعد مرگم بر سر قبرم نیایند دوستان
مرده بودم سال ها روحی نبودم در بدن
زندگی بی عشق یعنی مردگی ای بی وفا
می روم از پیشتان غمناک بود این زیستن