فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

ای کرانه ما خنده گلی در خواب دست پارو زن ما را بسته است در پی صبحی بی خورشیدیم با هجوم گل ها چه کنیم ؟ جویای شبانه نابیم با شبیخون روزن ها چه کنیم آن …

ای کرانه ما خنده گلی در خواب دست پارو زن ما را بسته است
در پی صبحی بی خورشیدیم با هجوم گل ها چه کنیم ؟
جویای شبانه نابیم با شبیخون روزن ها چه کنیم
آن سوی باغ دست ما به میوه بالا نرسید
وزیدیم و دریچه به ایینه گشود
به درون شدیم و شبستان ما را نشناخت
به خاک افتادیم و چهره ما نقش او به زمین نهاد
تاریکی محراب کنده ماست
سقف از ما لبریز دیوار از ما ایوان از ما
از لبخند تا سردی سنگ خاموشی غم
از کودکی ما تاین نسیم شکوفه باران فریب
برگردیم که میان ما و گلبرگ گرداب شکفتن است
موج برون به صخره ما نمی رسد
ما جدا افتاده ایم و ستارههمدردی از شب هستی سر می زند
ما می رویم و ایا در پی ما یادی از درها خواهد گذشت؟
ما می گذریم و ایا غمی بر جای ما در سایه ها خواهد نشست ؟
برویم از سایه نی شاید جایی ساقه آخرین گل برتر را در سبد ما افکند

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج