فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 29 اردیبهشت 1403

میوه تاریک

باغ باران خورده می نوشید نور لرزشی در سبزه های تر دوید او به باغ آمد درونش تابناک سایه اش در زیر و بم ها ناپدید شاخه خم می شد به راهش مست بار او فراتر…

باغ باران خورده می نوشید نور
لرزشی در سبزه های تر دوید
او به باغ آمد درونش تابناک
سایه اش در زیر و بم ها ناپدید
شاخه خم می شد به راهش مست بار
او فراتر از جهان برگ و بر
باغ سرشار از تراوش های سبز
او درونش سبزتر سرشار تر
در سر راهش درختی جان گرفت
میوه اش همزاد همرنگ هراس
پرتویی افتاد در پنهان او
دیده بود آن را به خوابی ناشناس
در جنون چیدن از خود دور شد
دست او لرزید ترسید از درخت
شور چیدن ترس را از ریشه کند
دست آمد میوه را چید از درخت

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج