فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 28 اردیبهشت 1403

من و شب

چه گویم ؟ چه گویم ز غم ها که دوش من و آسمان هر دو ، شب داشتیم به امید مردن به پای سحر من و تیره شب ، جان به لب داشتیم من و آسمان ، هر دو ، شب داشتیم م…

چه گویم ؟ چه گویم ز غم ها که دوش
من و آسمان هر دو ، شب داشتیم
به امید مردن به پای سحر
من و تیره شب ، جان به لب داشتیم
من و آسمان ، هر دو ، شب داشتیم
مرادل ، سیاه و ورا چهره تار
ورا دیده ی اختران ، سوی راه
مرا اختر دیدگان ،‌ اشکبار
شب تیره را دشت ، تاریک بود
مرا تیرگی بود ، در جان خویش
من از دوری ماه بی مهر خود
شب از دوری مهر تابان خویش
شب تیره را روز روشن رسید
مرا تیرگی همچنان باز ماند
کتاب شب تیره پایان گرفت
مراداستان در سر آغاز ماند

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج