فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 اردیبهشت 1403

مرا ندیده بكیرید و بگذرید از من / حسین منزوی

مرا ندیده بكیرید و بگذرید از من 

مرا ندیده بكیرید و بگذرید از من 
 كه جز ملال نصیبی نمیبرید از من 
 زمین سوخته ام نا امید و بی بركت 
 كه جز مراتع نفرت نمی چرید از من 
 عجب كه راه نفس بسته اید بر من و باز 
 در انتظار نفس های دیگرید از من 
 خزان به قیمت جان جار می زنید اما 
 بهار را به پشیزی نمی خرید از من 
 شما هر آینه ، آیینه اید و من همه آه 
 عجیب نیست كز اینسان مكدرید از من 
 نه در تبری من نیز بیم رسوایی است 
 به لب مباد كه نامی بیاورید از من 
 اگر فرو بنشیند ز خون من عطشی
 چه جای واهمه تیغ از شما ورید از من 
 چه پیك لایق پیغمبری به سوی شماست ؟
 شما كه قاصد صد شانه بر سریداز ممن 
برایتان چه بگویم زیاده بانوی من 
 شما كه با غم من آشناترید از من 

حسین منزوی

غزل

پایگاه خبری شاعر

www.shaer.ir