قالب شعر: شعر نیمایی
فانوس
با توام،
ای دل من!
آی همواره پر از تنهایی!
عشق را باور کن
داغ را باور کن
داغ تنهایی آیینه بسی سنگین است!
آه وقتی که شبی مهتابی است –
باز هم میل به آغوش غزل ها دارم
میل دف های پریشان گیسو
میل یک جام پراز کشف و شهودی تازه-
که مرا می برد از خویش ، به آن سوی فلک!
میل چرخیدن و چرخیدن و چرخیدن و پرواز، به سمتی که فقط نزدیک است…
**
کورسویی پیداست !
باز هم یک نفر از دورترین نقطه ی شب
می آید-
کوله بارش: فانوس!
سید علی اصغر موسوی (سعا)
قم – 1376