لوگو پایگاه خبری شاعر www.shaer.ir

فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 28 آذر 1404

پایگاه خبری شاعر

داستان:

روز نوشت دو‌

حتما که نباید یک نفر بیفتد توی رودخانه یا دریا تا غرق بشود.گاهی ادمیزاد در خودش غرق میشود.وقتی فکر میکند تنهاترین ادم روی زمین شده.یا در دیگران غرق می شود.وقتی به اشتباه فکر می کند ارزشش را دارند.بعضیها در فقر غرق می شوند ویا در نعمت.فقیر یادش می رود که باید دست وپایی هم بزند شاید شد.وغنی یادش می رود که این نعمت همیشگی نیست و ممکن است از دستش برود . ممکن است ادمیزاد در تکرار غرق بشود.گاهی در غرور.گاهی در خودخواهی.ویا مثلا در گدابازی، ولخرجی .در مردم.در خانواده.در تحمل،درد،رنج،زجر،ظلم،ستم،حتی در بد دهنی ،لجاجت،حسادت،بدگویی،تهمت،خیلی خیلی کم هم پیش می اید که ادم در خدا غرق بشود.این بهترین نوع غرق شدن است.اما اگر واقعی باشد. ساختگی ونمایشی نباشد.فکر می کنید ادم خودش می فهمد که دارد غرق میشود؟ انکه در رودخانه افتاده صد البته می فهمد.فریاد می زند.دست وپا می زند.کمک می خواهد.حتی اگر مطمئن باشد که کسی ان اطراف نیست.امابا هر فریادی که می کشد اب سرد یا گرم بی اجازه می دود توی ریه هایش و قل قل انجا را طوری پر می کند که انگار ازاول هم جای اب بوده ونه هوا.ادم پایین می رود و یک حباب کوچک از میان لبهایش خودش رابه سطح اب می رساندپلغی می ترکد وتمام.مرگ می اید وروح شاد و شنگول از تن بیرون می پرد وتن پوک و سرد و تنها را جا می گذارد ومی رود .تن بیچاره می رود ته اب.تا چند ساعت بعد که ته اب هم اورا برگرداند روی اب.اما در بقیه ی موارد ادمیزاد مغرور نمیفهمد که دارد غرق می شود.گاهی حتی غرق شده ،خفه شده،مرده.پوسیده ورفته پی کارش.والان تفاله اش روی دست دنیا باد کرده ودارد برای دیگران فخر می فروشد.بد منظره.بد بو.بد انرژی.ولی خودش خبر ندارد. کاش زندگی هم مثل دریا تفاله ها را دور می انداخت. دریا جسد ها را چند ساعت بعد تف می کند به روی ساحل.خیسیده.ورم کرده.قابل ترحم.ناشناس.جسدی که روی ساحل افتاده باید شناسایی ودفن شود.حتی اگر شناسایی نشد دفنش می کنند.اما در زندگی ان اجساد روی مسندهاحکومت می کنند.دستور می دهند.می کشند.زندانی می کنند.ویران می کنند.نابود می کنند.جنگ به پا می کنند ویا زنده های شاخ شمشاد را به هزاران روش دیگربه کشتن می دهند.زنده هایی که کنار اقیانوس ایستاده اند، اصلا خودشان اقیانوس هستند ،مواج،خروشان،زنده،پاینده.رها.بی کرانه.اما اجساد پوسیده ی شناور براب به انها دستور می دهند. ایا این حکایت تعجب ندارد؟

آثار دیگر نویسنده :

Uploaded Image

موقعیت در نقشه ادبی :

قالب تخصصی داستان :