فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 16 دی 1403

پایگاه خبری شاعر
ترجمه‌ی شعرهایی از ریبوار طاها
Uploaded Image

موقعیت در نقشه ادبی : شاعران لرستان

قالب تخصصی اشعار : شعر سپید

قالب شعر: شعر سپید


آقای “ریبوار طاها” (به کُردی: ڕێبوار تەها) با نام کامل “ریبوار طاها عبدالله” (به کُردی: ڕێبوار تەها عەبدوڵڵ( شاعر و نقاش کُرد، زاده‌ی سال ۱۹۸۰ میلادی در شهر اربیل (هولیر) پایتخت سیاسی اقلیم کردستان است.
ریبوار، فارغ‌التحصیل دانشگاه صلاح‌الدین عراق است.
وی از سال ۱۹۹۶ دست به قلم شد و آثار و اشعاری زیبا و دلنشین خلق کرد.

■□■

(۱)
از سال دو هزار و پنجاه و دو به بعد
هر روز غروب،
زیر سایه‌ی آن تابلوی آبی خواهی نشست
که کوچه‌ای را به نام من مزین کرده است.

(۲)
هزاران مرتبه به خدا التماس کردم
که تو را به من برساند، اما نکرد!
مثل بچه‌ها گفتم: خدایا این خوبی را در حقم بکنی
خیر خواهی دید.

(۳)
بی‌تو حوصله‌ی نوشیدن یک لیوان آب را هم ندارم
دیگر بعد از تو،
این ایام فراق را چگونه به پایان برسانم؟!

(۴)
الان دیگر از هر زمانی بیشتر دوستت‌دارم…
این حرف تمام لحظات من است.

(۵)
می‌گویند: “کف زدن با یک دست نمی‌شود”
پس این دل تنهای من،
این همه فغان و شیون‌اش چگونه است؟!

(۶)
شنیدم قرار است
مرده‌ای را در گورستان کسنزان دفن کنند.
تسبیحی از چاتلانقوش* و
سجاده‌ای و
کاستی از ولید ابراهیم*
به او دادم که برای پدرم ببرد.
———-
* بنه یا پسته‌ی کوهی، که با دانه‌های آن تسبیح ساخته می‌شود.
* شیخ ولید ابراهیم العبدلی الدلیمی، قاری و حافظ مشهور عراقی

(۷)
مادر قبایی سیاهی داشت
آن را فروخت و
مقداری پیراهنی آبی برای برادرم خرید
پدرم خروس بد صدایی داشت
آن را فروخت و
یک قوطی شیر خشک برای برادرم خرید.
من سیاهی قبای مادرم را
از آبی آسمان برادرم بیشتر دوست داشتم.
من صدای گوش‌خراش خروس پدرم را
از گریه‌های از سر گرسنگی برادرم را
بیشتر دوست دارم.

 

شعر: #ریبوار_طاها
برگردان: #زانا_کوردستانی


آثار دیگر شاعر :

دیگر آثار شاعران

عکس