محمد جواد صابری
کوتاه بیا!
تمام عمرم به هدر می رود
اگر ترا در آغوش نگیرم
ودر زیر آسمان ملال انگیز
وهوای خنک پاییزی
ترا به موج های خروشان نسپارم
کوتاه بیا!
که هوا دارد رو به سردی می رود
و چای دلمان تازه دارد خنک می شود
و باران که میبارد، یاد آن موج های میفتم
همان موج های خروشان! زیراسمان ملال انگیز
کوتاه بیا!
عقربه های ساعتم وقتی دستم
دستانت را نگرفته است،دستم را نیش می زنند
وتمامم تاول می زند از آشی که نخورده است
کوتاه بیا! که
دوستت دارم مثل،
دیدن ستاره ای دنباله دار
مثل، داشتن قلکی پر پول
ومثل دیدن سیمرغی زرین بال
کوتاه بیا! و
به ماهی های دلت بگو شعرم دارد به دریا می رسد
وحال این را بلند مینویسم که
دیگر نمی توانم دستهایم را دراز کنم!……
م.ص
بخش شعر نیمایی | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران