منوچهر منوچهری(بیدل)
شیرت را حلالم کن
وبه دعائی بدرقه ام کن
مهمان بی حوصله اندوه توام
درت هایت را با تنم قسمت میکنی
وناتوان بر میخیزی
وناتوان مینشینی
قلبم تیر میکشد
ولالائی هایت رازمزمه میکنم
ورفتن را شتاب مکن
هنوز کودکم
درفضل تنهائی
به نوازشت محتاجم
دردت را به من بسپار
واشک هایم را بگیر
پیراهن خیسم را
بر طناب مهربانی ات
بیاویز
چله نشین آفتاب
————————————-
بخش شعر سپید | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران