فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 20 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

مهدی عابد ابراهیمی – تاب

تاب

ندارم تاب این وحشی خودت با دل مدارا کن
بیا فکری بحال این زبان نافهم رسوا کن

شدم چون بیستون زخمی ندارد تیشه ات رحمی
تو مجنونی نمی فهمی کمی هم فکر لیلا کن

برایم نور معنا کن دلم با عشق شیدا کن
بیا در کلبه ی حزنم دوباره شور برپا کن

کنون اواره گشتم در هزارو یک شب عشقت
پناهم ده فقط یک شب مرا درقصه ات جا کن

بگیر از پیکرم جان را چه کارم آید این هیزم
بسوزانش و گردش را نصیب موج دریا کن

هنوزم نیمه جانی هست مرا تاب وتوانی هست
غرور واستخوانی هست بگیر وبشکن وتا کن

بمیران یا جهانم ده از این برزخ رهایم کن
طنین انداز دل شو یا بگوشم مویه نجوا کن

بکش زه از کمانت را بزن یکجا خلاصم کن
اگر یک ذره لطفی هست همان یک ذره حاشا کن
#مهدی_عابد_ابراهیمی
تقدیم شما دوستان عزیزم

شاعر مهدی عابد ابراهیمی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو