فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

محمد هنرپور – غرولند

زین گشتن بیهوده دلم سخت گرفته ست
از عالم آلوده دلم سخت گرفته ست

بیهوده زنم بر در و دیوار وجودم
از این در نگشوده دلم سخت گرفته ست

تاریکی روز وشب محروم ز مهتاب
زین شهر پر از دوده دلم سخت گرفته ست

ز ایوان بزک کردهٔ این سازهٔ ویران
بی پایه و شالوده دلم سخت گرفته ست

دنیا شده انگار چو انبار زباله
زین مَزبلهٔ توده دلم سخت گرفته ست

با اینهمه ناراستی و زشت مرامی
از مردمِ آسوده دلم سخت گرفته ست

زاندیشهٔ انسان که دراین جهل مرکّب
شد درهم و پالوده، دلم سخت گرفته ست

از مردم همرنگ جماعت که بگویند
تا بوده همین بوده، دلم سخت گرفته ست

یک عمر دویدیم و به مقصد نرسیدیم
زین پویش بیهوده دلم سخت گرفته ست

شاعر محمد هنرپور

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو