فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 24 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

محمد لالوی – خیرگی

من نوشتم دوستت دارم تو خواندی هرزگی
گشته ای نامهربان با ما جدیدا تازگی

هرچه میگویم نکن یک شانه بر مویت بس است
فاش میگویی نکن بیزارم از این زندگی

بی قراری های من در پیشت چشمت اشتباست
دل دلم را گرچه پیش از این تو خواندی سادگی

باز رندی میکنی چون میزنی یک ریشخند
میرود از عمق جانم کوله بار خستگی

میزنی بر لب که رنگی ، تا که میگویم نکن
باز میگویی که فکرت میدهد بوی کریه کهنگی

گرچه خود هم از همین راه عاشقت گردیده ام
ترس دارم ، دل بگیری از کسی با خیرگی

شاعر محمد لالوی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو