قالب شعر: شعر نیمایی
برای مادرم و بیتابیهایش در غم از دست دادن خواهرانش….
درود! مادر ماتمزدهٔ من!
فرود نور زمانِ سرزدهٔ من!
حیاط را همه مهتاب میکنی هر شب
درود تابش دل غمزدهٔ من!
همه محبت رمیده در تو مهر من است
مگر نه نقش نگاری تو؟ طراحی سادهٔ من!
به غمهای نشسته بر دلت غبار روبم. اگر،
که گریه امان دهدم تو خستهٔ سفر جادهٔ من!
که گفت که بگیرد دل از قرار آرام
تویی که رفته است خواهرت چنین ز خانهٔ من!
تورا چکار که بخشکد دلم ز بیتابی
همیشه سرو بمان، تو سبز ایستادهٔ من!
به وقت رفتن و رفتن، رسیدهام دیگر
تو ای نماز صبح روز آدینهٔ من!