لوگو پایگاه خبری شاعر www.shaer.ir

فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 آبان 1404

پایگاه خبری شاعر

لو لو

نیلوفر مسیح

« لولو»

بازی کاغذ رنگی ها
با تلألو آفتاب
_صورتک تو چیست آقا؟
_مثلأ شاه!
_و شما؟
_مثلأ نه !اما همیشه کودک فقیر!
کاغذ رنگی ها تمام شد و
آدمکها پر از صورتک اما…
_چیست این مامان؟
_صورتک!
_یعنی لولوی ما آدمها!؟
مادر سکوت شد
اما کودک
لولوی خود را دید
_وای نه!
یعنی پشت رخسار هر فردی
یک صورتک زندانیست
پس رها باید شد
و صورتکها را …
اما دید که شهر با صورتکها خوبند آنچنانکه
چند سطر بازی صورتکها
و خنده قاه قاه شهر
_چاره کار چیست مامان؟
چگونه می شود لولوی آدمکها را مرد؟
_لولو از خودش بیزار است
لحظه دیدار او با خود
لحظه مرگ او بر دار است
کودک با خودش اندیشید: «اینک سراسر شهر در خواب است»
پس
تمام کاغذ رنگی ها را سوخت
و بعد
سر هر کوچه
لب هر پنجره یک آیینه کاشت
وبعد
بر بام شهر فریاد شد
“ویترین کاغذ رنگی ها خالیست
اینجا دیگر ؛شهر صورتکها نیست”

نیلوفر مسیح
مکتب ادبی اصالت کلمه

بخش شعر سپید | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران

آخرین اخبار شعر و ادبیات