فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 9 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

علی اصغر عزیزی ( مسیحا ) – آهسته برو…

قدری آهسته برو این غزلم جا مانده !
طعم آن بوسه ی دیرین به تمنا مانده !

می روی ، خاطره ها سوی دلم می آیند
از شما خاطره ی آن دو سه شب ها مانده

یک نظر پشت سرت کن نفسی هست هنوز
مژه ای تر شده پشتت به تماشا مانده !

فارغ از این دل و عشقی که تو با خود بردی
صد هزاران اگر و شاید و اما مانده…

من اسیر قفس عشق تو بودم ، اما
بی تو یک عمر برایم غم عظمی مانده !

تو زلیخا صفتی ، گمشده ی کنعانم !
یوسف گمشده درگیر زلیخا مانده

من و تو “ما” نشدیم ، قسمت ما هم این است
به سلامت بروی گرچه مسیحا مانده !

“مسیحا-اردیبهشت ۹۵”

شاعر علی اصغر عزیزی ( مسیحا )

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو