این روح مرا بگیر از لاک تنم
زنجیر شکنجه را بگیر از بدنم
این بُهتِ سیاه را بگیر از چشمم
جادوی سکوت را بگیر از دهنم
این عمر تباه را بگیر از جسمم
هر گریهی شاد را بگیر از کفنم
اندوه عروس را بگیر از بختم
داماد عبوس را بگیر از چمنم
این دختر ولگرد درون را بنشان
این جوشش بغض را بگیر از سخنم
کدبانوی خسته را بگیر از خانه
این چینِ عذاب را بگیر از خُتَنم
تزریق سقوط را بگیر از رگ دل
ضحّاک شکست را بگیر از وطنم
این زخمیِ آش و لاش را درمان کن
ای عشق ! بِبـَر روح من از خاک تنم
🖌 #مهیناسدیآسترکی_ناردُهدَر
✍ بداهه سحر۳خرداد ۱۴۰۴