چشم ازین حصار گریان است
روحم از دوریت پریشان است
روحم از دوریت پریشان است
عشق دیدار تو صبورم کرد
دلم از انتظار نالان است
درغم غربتت غریبم من
روضه در محضر تو رضوان است
کلبه ی عشق تو چه نورانیس
عاشقی بر تو عین درمان است
مهر تو در دلم منور شد
نور مهرت جمال ایمان است
تا که عین الیقین درخشان شد
نام تو بر زبانم آسان است
ای.’ نسیم سحر’ دوباره ببین
اسم تو در گروه یاران است؟؟؟
شاعر طاهره محمدیان
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو