فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 4 فروردین 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٤٢٠: در ایام تهیدستی فغان صاحب اثر گردد

در ایـام تــهـیـدســتــی فـغـان صــاحــب اثــر گـرددندارد نـالـه جـانسـوز چـون نی پـر شـکـر گـردداگـر یـوسـف چـنـیـن از پـیـر کـنـعـان بــاخـبـر گـردد…

در ایـام تــهـیـدســتــی فـغـان صــاحــب اثــر گـردد ندارد نـالـه جـانسـوز چـون نی پـر شـکـر گـردد
اگـر یـوسـف چـنـیـن از پـیـر کـنـعـان بــاخـبـر گـردد زکـنـعـان بـوی پـیراهـن گـریـبـان چـاک بـرگـردد
نمی گیرد بـه خود نقش قدم این دشت پروحشت مگـر بـوی جـگـر مـا را بـه مـجـنون راهبـر گـردد
مـده در بــحـر هـسـتـی لـنـگـر تـسـلـیـم را از کـف کـه هر چـینی که بـر ابـروزنی موج خـطـر گردد
نـمـی سـوزد بـه بـیـمـار مـحـبــت دل طـبـیـبــان را زبـیتـابـی مـگـر خـون در رگ مـا نـیشـتـر گـردد
مـحـال اسـت از مـحـیط خـودنـمـایی سـر بـرآوردن کـدامـین عـکـس را دیدی کـه از آیینه بـرگـردد؟
ندارد می پـرسـتـی حـاصـلـی غـیر از سـبـکـبـاری خوشا مستی که از میخانه بی دستار بـرگردد
دل عـاشـق بـه فـکـر سـینـه پـر خـون نـمـی افـتـد به کنعان این عزیز از مصر هیهات است برگردد
زسـرو او کـنـار هـر خـس و خـاری گـلـسـتـان شـد همان آغـوش ما چـون حـلقه از بـیرون در گردد
نمی آید زما عاجـزکشـی چـون خـصـم کم فرصـت دم شـمـشـیـر مـا از یـک نـگـاه عـجـز بــرگـردد
یکی از چشم بندیهای عشق این است عاشق را کـه هـمـزانـو بـود بــا یـار و دنـبــال خـبــر گـردد
نـمـی دارد تــرازوی عــدالــت ســنـگ کــم صــائب گذارد هر کـه دندان بـر جـگر صـاحـب گهر گردد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج