فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 30 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٢٩٠: خوشا دلی که تو باشی نگار پرده نشینش

خـوشـا دلی کـه تـو بـاشـی نگـار پـرده نشـینشبــه زیـر پــرده بــری در نـگـارخـانـه چــیـنـشگهی ز بـوسـه شـیرین شـکـر کـنی بـه مذاقـشگـهی ز بـاده رنگـی…

خـوشـا دلی کـه تـو بـاشـی نگـار پـرده نشـینشبــه زیـر پــرده بــری در نـگـارخـانـه چــیـنـش
گهی ز بـوسـه شـیرین شـکـر کـنی بـه مذاقـشگـهی ز بـاده رنگـین قـدح دهی بـه یمـینـش
کـمـین گـشـاده درآیی بـه هر دری بـه شـکـارشکمان کشیده نشینی ز هر طرف به کمینش
گــشــاده چــهـره بــیـا در حــضــور خــازن جــنـتکـه بـر کـسـی نگـشـاید در بـهشـت بـرینش
مریض عشق تـو را جـان بـه لب رسیده و تـرسـمکـه بــر رخ تـو نـیـفـتـد نـگـاه بــازپــسـیـنـش
نــظــر ز چــاره بـــیــمــار خــود مــپـــوش خــدا راکـجـا بـریم دلـی را کـه کـرده ای تـو چـنینش
فـتــاده ای کـه تــو بــرداشــتــی ز خــاک مـذلـتکـجـا زمـانـه تـوانـد کـه افـکـنـد بـه زمـیـنـش
فـسـون مـن چـه کـنـد بـا حـریـف شـعـبـده بـازیکه هیچ معـجـزه بـاطـل نکرد سـحـر مبـینش
بــدیـن امـیـد کــه مـرهـم نـهـد بــه زخــم درونـمچـه زخـم ها کـه بـخـوردم ز حـقـه نمکـینش
ســپــنــد در ره آن شــه ســوار مــی زنـم آتــشکـه چـشـم بـد نزند آتـشـی بـه خـانه زینش
خدنگ عشق به هر قلب خسته ای که نشستهنـهـاد سـنـگ بــنـالـد ز نـالـه هـای حـزیـنـش
کـسـی کـه سـر کـشـد از حـلـقـه کـمند محـبـتحـوالـه کـن بــه دم تـیـغ شـاه نـاصـر دیـنـش
سـتـوده خـسـرو اعـظـم، جـهان گـشـای معـظـمکـه بـاد تـا بـه ابـد ملـک جـم بـه زیر نگـینش
فـلـک بــه چـشـم فـروغـی طـلـوع داده مـهـی راکه آفتـاب قسم می خورد بـه صبـح جبـینش

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج