بـسـتـه زلـف تـو شـوریده سـرانـنـد هـنـوزتـشـنه لعـل تـو خـونین جـگرانند هنوزسـاقـیـا در قـدح بـاده چـه پـیمـودی دوشکه حـریفان همه در خواب گرانند هنوز…
بـسـتـه زلـف تـو شـوریده سـرانـنـد هـنـوز | تـشـنه لعـل تـو خـونین جـگرانند هنوز |
سـاقـیـا در قـدح بـاده چـه پـیمـودی دوش | که حـریفان همه در خواب گرانند هنوز |
حـال عـشـاق تـو گـلهای گـلـسـتـان دانند | که به سودای رخت جامه درانند هنوز |
از غم سینه سیمین تو ای سیمین ساق | سنگ بـر سینه زنان سیم برانند هنوز |
نه همین مـات جـمال تـو منم کـز هر سـو | واله حـسـن تـو صـاحـب نظـرانند هنوز |
کـاش بـرگـردی از این راه کـه اربـاب امـیـد | در گـذرگـاه تـو حـسـرت نگـراننـد هنوز |
هـیـچ کـس را نـرســد دعــوی آزادی کـرد | کـه همـه بـنـده زرین کـمـرانـنـد هنـوز |
همت ما ز سـر هر دو جـهان تـند گذشـت | دیـگـران قـیـد جــهـان گـذرانـنـد هـنـوز |
کـامی از ماهوشـان هیچ فـروغـی مطـلب | کـز سـر مـهـر بـه کـام دگـرانـنـد هنـوز |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج