موسی ظهوری آرام
من
سنگفرش بی عابر خیس این خیابان
آسمان
سوگواران
سوگواران مظلومیت باران
دستی
هیچ دستی
از قاب پنجره ی هیچ اتاقی
به نوازش قطره نیامد
ودل
سوار بر تازیانه باد
همسفر اندوه ابرهای انبوه
می رفت
تا فراسوی انجمادی بی پایان
بخش شعر نیمایی | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران