فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 مهر 1403

پایگاه خبری شاعر

شب است و هیچ کسم راه صبح ننماید خدای را ز که گیرم چنین سراغی را ؟ ستارگان همه فانوس های خاموشند به نورشان نتوان یافت راه باغی را کجاست آنکه سر از خانه…

شب است و هیچ کسم راه صبح ننماید
خدای را ز که گیرم چنین سراغی را ؟
ستارگان همه فانوس های خاموشند
به نورشان نتوان یافت راه باغی را
کجاست آنکه سر از خانه ای برون آرد
به راه من فکند پرتو چراغی را ؟
جهان ز خنده ی شیرین آفتاب تهی است
چه حاجت است به نور آشیان زاغی را
من از سپیده دمان غیر ازین ندارم چشم
که از افق شنوم ناله ی کلاغی را

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج