فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 21 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

جابر ترمک – بارگاه عشق مــــــــــــا روزی کبوتر داشته


بارگاه عشق مــــــــــــا روزی کبوتر داشته
شهر ما ، دیوانه هـــــــــا را نیز باور داشته

توی چنگ گرگ ، فهمیدم که این بیچاره نیز
روزگاری در کنار خـــــــــــود برادر داشته

وحشت تنهایی از سلول و زنــدان بدتر است
هر قفس در اوج تنهــــــــــایی ولی در داشته

عشق گاهی آسمــــــــان را نیز پائین می کشد
آه … این طوفان نمی دانم چـــه در سر داشته

هر طرف رو می کنم در معــرض کفرم ولی
این همان شهریست که عمـــــری پیمبر داشته

آه آدم ها مرا از بس قضــــــــــــاوت کرده اند
شیشه ی بغــــــــــض من از آدم ترک برداشته
جابرترمک

شاعر جابر ترمک

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو