محمدرضا جعفری
الهی ،
غروبی دلگیر وجودم را فرا گرفته
و دلتنگی ها احاطه ام نموده
و کاسه یِ صبرم لبریز شده
و بغضِ نجواهایم محزون گردیده
و بهارِ زندگی ام پائیز گشته
و هیچ راه فراری هم از این مصیبت ها برایم نمانده است .
خداوندا ،
جز تو کسی را ندارم
و از همه بلا ها به تو پناه می آورم
و همچنان در انتظارِ سحری زیبا می نشینم
تا تو را با چشم هایِ خودم ببینم و آرام شوم .
ای وجودِ بزرگ
و ای یاری گرِ سُترگ ،
مرا به زیباترین راه هایِ عالم راهنمائی بفرما ؛
همان راههائی که به انتهائی پر از سعادت ختم می شوند
و با فرمانت ، نجاتِ اصلی رقم می خورد
و دل به نورِ توحیدت افروخته می گردد
و حقیقتِ توحید و معادت آشکار می شود
و منبع بی انتهایِ فضل و فیض ات
بسان خورشیدِ حرارت بخش تجلّا می یابد …
……….
م جعفری
……….
بخش شعر نیمایی | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران