امشب حسین ابن علی(ع) ؛ عقده زدل وا میکند
گاهی قیام و گه رکوع ؛ در سجده نجوا میکند
یک نابکاری چون یزید ؛ حاکم شده بر مسلمین
از بهر دین مصطفی ؛ شوری که بر پا میکند
اشکش روان از دیدگان ؛ آهش رسد تا آسمان
اسلام را احیا کند ؛ همچون مسیحا میکند
داند ندارد او دگر ؛ یک همچو شب در عمر خود
بر جنگ فردایش بسی ؛ صبری تمنا میکند
فردا که شد در علقمه ؛ باید بگوید یا اخا
در گوشه ای از علقمه ؛ یک دست پیدا میکند
فردا که شد در قتلگاه ؛ باید به بیند کشته ای
هر دم نگاهی میکند ؛ بر قد رعنا میکند
یک قامتی ؛ سرو سهی ؛ افتاده است روی زمین
نور دوچشمش اکبر است ؛ سروی تماشا میکند
راسش جدا از پیکرش ؛ باتیغ دشمن میشود
خورشید عالمتاب را ؛ بر نیزه اعدا میکند
بسیار عطشانست حسین(ع) ؛ لبهای خود حرکت دهد
قرآن تلاوت میکند ؛ اعجاز والا میکند
داند که چون فردا شود ؛ زینب(س) اسیر اشقیا
گاهی نگاه بر زینبش ؛ گاهی وصایا میکند
در عرش گریند قدسیان ؛ زهرا(س) بسی محزون شده
گریه فراوان جبرئیل ؛ همراه زهرا (س) میکند
(گمنام) دیگر بس بکن ؛ آتش بدلها کم بزن
بر استواری دین حق ؛ بسیار غوغا میکند
شنبه هشتم مهر نود شش مصادف باشب عاشورا
شاعر احمد رشیدی مقدم
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو